لحن لبخندش هنوزم مسریه حالت چشماش آدم میکشه
مث یه بیماری بی انتها یه دفعه میاد و کم کم میکشه
بس که اسفنده تنش بی رحم بود زندگیم روی لباش کز کرده بود
واسه کشتن چشماش کافی نبود این دفعه موهاشو قرمز کرده بود
بگو چه مرگته که دوباره میخونی
دوباره بی فایدست خودت که میدونی
بگو چه مرگته که بازم پر از حرفی
سراپا آتیشی تو این شب برفی
هنوز منتظری بیاد و یار تو شه
بهار تو مرده دلت قدر خوشه
پرنده ای اما اسیر کوچ خودت
همیشه هم می رسی به هیچ و پوچ خودت
نگاه به آینه بکن چقدر شکسته شدی
شکستنت اما چه بد شکسته شدی
سحر تو راهه و تو دوباره بی تابی
چه مرگته دل من را نمی خوابی
نگو بهار چی شده پرنده ی غمگین
برای هیشکی نخون به پای هیشکی نشین
چند روزه بیخودی سرده باهام
خیلی بی انصافی کرده باهام میدونه عاشقشم
چند روزه که به روش نمیاره
میخوام ببینمش نمیذاره میدونه دلتنگشم
بهونه پشت بهونه همش
آخه مگه من چی میخوام ازش
فکر کنه به من یکم فکر کنه به من یکم
ناراحتم آخه قهر نبودیم حتی یه ساعتم
چشماتو میبندم با دستام
چشمای تو صد بار زنده ام کرد
تا صبح توی گوشت میگم هی از عشق
نبودنت واسم آسون نیست هضمش
حتی ضربان قلبم از این بدتر شد
یکی ولم کرد رفت تا تو اومدی قلبم شبیه قبلا شد
شبی که قلب تو شریک قلبم شد
این دله یهو دلم تنگت شد
همه حواسم پاییز امساله
کجاست حواست دلت بی خیاله
این عشق با کسی شوخی نداره
آدمو از پا زود در میاره
حال بد با حال خوب فرقی نداره اهمیت نداره
این عشق با کسی شوخی نداره وقتی پاییز باشه بارون بباره
دل یه عاشق آروم نداره نداره
نکن تو دیگه دلو دیوونه نکن منو با غمت رو به رو نکن شبگرد خیابونام نکن
نذار گلای خونه بمیرن میدونم وقتی نباشی سراغتو از من میگیرن
چرا اومدی که بخوای بری این دفعه از همیشه بی وفا تری
تو داری دلخوشیامو میبری با خودت با خودت
خواهشا یه سر به قصه ها بزن قید بود و نبودمو یهو نزن
تو یه عشقو بدهکاری به من میدونی خودت آره خودت
نکن تو دیگه دلو دیوونه نکن منو با غمت رو به رو نکن شبگرد خیابونام نکن
نذار گلای خونه بمیرن میدونم وقتی نباشی سراغتو از من میگیرن